نوزادها رو دیدی،بوی معصومیت میدن،بوی پاکی،بوی یه موجودی برتر از آدما....دیشب پنج صبح خوابیدم،باز خل شدم....بهم پیشنهاد کار داده،یه پروژه که باید تکی انجامش بدم،نمی دونم میشه اعتماد کرد،اگه این یکی هم مال مردم خور از آب در اومد چی؟!!!....حدودا 15 روز دیگه،میترسم،از شکست می ترسم....کم حوصله و کم حرف،یه عالمه هم عصبی،باید خودمو جمع و جور کنم.....میشه لطفاً کسایی که از نزدیک می شناسنم،احیاناً اینجا رو کشف نکنن!!میشه لطفاً؟؟؟؟؟

نظرات 1 + ارسال نظر
نقره ای چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:06 ق.ظ

من اینجا رو کشف کردم ... پس تو منو از نزدیک نمکیشناسی ... از دور چه طور ... اونم فکر نمی کنم .... از خیلی د.ر چی ... شاید .... از خیلی خیلی دور چطور ..... نه .... میشناسمت .... میشناسمت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد