من اصولاً از آدمایی که اونقدر شجاعت داشته باشن که بیان حرفشون رو راست و حسینی و رک بگن،خوشم میاد.به خاطر همینه که هیچ وقت نمیتونم از کسی که علناً و رک ازم انتقاد میکنه،بدم بیاد؛برای این که به سرعت شیفته ی شجاعتش میشم......
.........................................
به عمرم هیچ وقت مخ زنی نکرده بودم.یعنی در واقع هیچ وقت نخواستم مغز کسی رو اصلاح کنم.(هر چند بعضی وقتا از دستم در رفته و همچین کاری رو کردم،اما همیشه نیمه کاره رهاش کردم.میدونید این کار خیلی اشتباهیه که بخواین مغز و طرز تفکر کسی دیگه رو به تملک خودتون در بیارین...)
همین قدر بهتون بگم که یک ماه و نیم پیش که از ندا پرسیدم:تو به غیر از کتابای درسیت،کدوم کتاب رو به طور کامل خوندی....اونم خیلی ریلکس گفت:هیچ کتابی رو!!!!!!!!!!!بهش گفتم:چرا.اونم خیلی راحتر از دفعه قبل جواب داد:من از انجام دادن کارای بیهوده متنفرم،همیشه هم حوصله ام از خوندن کتاب سر میرفته!!!! ...... و این یه واقعیته که ندا واقعاً از کتاب خوندن خوشش نمیاد،اما این که چرا درساش رو اینقدر جدی میخونه،منم در عجبم....پیش خودم گفتم اینطوری نمیشه.باید این بچه رو اصلاح کنم....خلاصه رفتم تو نخ مخ زنی و اصلاح و تربیت دادن و این حرفا،اما نه علنی و آشکارا،به روشی کاملاً آب زیر کاهی!!!.خلاصه کلی این ضرب المثل "به در میگه،دیوار بشنوه"رو به صورت عملی پیاده کردیم....حالا فکر میکنید نتیجه چی بود؟؟؟قراره برای روز تولدش براش کتاب شکسپیر بخرم.حالا چرا شکسپیر؟؟؟من نمیدونم.راستش رو بخواین اصلاً هم قصد نداشتم علایق خودم رو به اون تحمیل کنم.بنابراین در انتخاب نوع کتاب خودش مستقلاً تصمیم گرفته.....
به این میگن اصلاحات(نه اونی که به زور به خورد ملت میدن)....
خیل خب حالا،کلاس گذاشتن دیگه بسه.(حالا خوبه من بندرت کار مثبت انجام میدم،وگرنه خفه تون میکردم از بس افه میومدم)
.................................
من بیشتر از اینکه این دو تا جوجه فسقلی رو دوست داسته باشم،عاشق گربه اشراف منشی شدم که قصد خوردن فسقلی ها را در سر می پروراند.
من نمی دونم چرا می تونم هر کتابی بخونم به جز کتاب درسی :دی ... منو این یاروهه که گفتی رو روهم بریزن ...قاطی کنن ... بعد نصف کنن ۲ تا آدم معتدل به وجود میاد !
سلام
خوش به حال دوستی که با چنین دوستی دوسته
کاش یکیم بود مارو به خوندن عادت می داد ...
سربلند بمونی
خیلی هم خوب
فکر کنم مسیح اشتباه کرده نه؟